www.iiiWe.com » پدر و مادر

 صفحه شخصی مهدی جهانگیری    
 
نام و نام خانوادگی: مهدی جهانگیری
استان: گیلان
رشته: کارشناسی معماری
شغل:  دانشجو
تاریخ عضویت:  1389/09/18
 روزنوشت ها    
 

 پدر و مادر بخش عمومی

17

بار بگذارد ولی هرگز نکاهد بار مادر
بلکه صدبار دگرهم می شود سربار مادر
جسم و جانش متصل باشد به جسم و جان فرزند
از جنین تا وقت مردن، وین خود از اسرار مادر
نیمه شب پستان نهادن در دهان شیر خواره
با هیالای خطر آن خفتن بیدار مادر
هر بلایی کان مقدر گشته با طفلان معصوم
پیش از آزار عزیزان می دهد آزار مادر
طفل را هر لحظه خوفی هست کان تسکین نیابد
جز به زیر با ل مهر و نازش و تیمار مادر
بچه هر ناز و گزندش رو به مادر دارد و بس
زانکه دیواری کجا کوته تر از دیوار مادر
هرچه کودک مایه ی رنج و عذابش نیز باشد
باز مادر طفل خود خواند گل بی خار مادر
لقمه اش راه دهان طفل را بهتر شناسد
جوجه دیدی چون بچیند چینه از منقار مادر
وه چه موسیقی است لالای حزینش با جگر بند
تار زلفش سیم ساز و سینه خود گیتار مادر
خاصه کز بعد تولد خواه زشت و خواه زیبا
نقطه ی مرکز شود با گردش پرگار مادر
وه چه رویاهای شیرین زاید از آینده ی طفل
در دماغی از امید و آرزو سرشار مادر
قیمت و مقدار فرزندان چو مادر کس نداند
تا بدانید ای عزیزان قیمت و مقدار مادر
جان فدای طفل سازد،من خود این با چشم دیدم
گشتن مادر به دور کودک بیمار مادر
بی دریغ و بی ریا از خود گذشتن داند آری
کس نیابی با گذشت مادر و ایثار مادر
دور خود تا کودکان را سالم و سر خوش نبیند
با هزا رش بلبل و گل نشکفد گلزار مادر
او چراغ خانه و کانون گرم خانواده است
کیست کو از خوان نعمت نیست برخوردار مادر
خود به بازار طبیعت کاین همه انواع کالاست
هیچ کالایی ندارد گرمی بازار مادر
آسمان گر می گشاید چشم رحمت بر زمین ، نیست
جز برای اشک محزون و دل غمخوار مادر
مکتب ا ول که پی ریزی کند اخلاق و آداب
خود در آغوش است و در رفتارو در گفتار مادر
جنت است اجر و جزای مادران ، این خود نبی گفت
اجر چندین خدمت بی مزد یا بیگار مادر
آتش افروزان که تسلیحات جنگی می فروشند
غافلند از انفجار آه آتشبار مادر
ناله ی مادر بود انگیزه ی خشم خداوند
گو بترسید از خدای قادر و قهار مادر
ای که زنگار غمت بزدوده ما در این همه عمر
باری از آ ئینه ی دل برزد از زنگار مادر
یار ما بعد از خدا مادر، بعد از مادر پدر بود
تا مدد کار پدر بادا خدا و یار مادر

یکشنبه 12 تیر 1390 ساعت 12:43  
 نظرات    
 
علیرضا احمدی 17:34 یکشنبه 12 تیر 1390
11
 علیرضا احمدی
تاج از فرق فلک برداشتن ،
جاودان آن تاج بر سرداشتن :
در بهشت آرزو ره یافتن،
هر نفس شهدی به ساغر داشتن،
روز در انواع نعمت ها و ناز،
شب بتی چون ماه در بر داشتن ،
صبح از بام جهان چون آفتاب ،
روی گیتی را منور داشتن ،
شامگه چون ماه رویا آفرین،
ناز بر افلاک اختر داشتن،
چون صبا در مزرع سبز فلک،
بال در بال کبوتر داشتن،
حشمت و جاه سلیمانی یافتن،
شوکت و فر سکندر داشتن ،
تا ابد در اوج قدرت زیستن،
ملک هستی را مسخر داشتن،
برتو ارزانی که ما را خوش تر است :
لذت یک لحظه "مادر" داشتن !

فریدون مشیری
علیرضا احمدی 17:35 یکشنبه 12 تیر 1390
14
 علیرضا احمدی
صائب تبریزی
می کند از مهربانی شیر مادر را زیاد
طفل بدخو هرقدر خون دردل مادر کند

****
ندارد کیمیائی چون محبت عالم امکان
که خون از مهر در پستان مادر شیرمی گردد

****
بر در یتیم است صدف دامن مادر
یوسف عبث از تنگی زندان گله دارد
علیرضا احمدی 17:35 یکشنبه 12 تیر 1390
14
 علیرضا احمدی
سعدی
حدیث صبر من از روی تو همان مثل است
که صبر طفل به شیر از کنار مادر خویش

که دانند پروردگان خرد
که طاعت همان به که مادر برد
علیرضا احمدی 17:35 یکشنبه 12 تیر 1390
16
 علیرضا احمدی
پروین اعتصامی

فرزند ز مادر است خرسند
بیگانه کجا و مهر مادر

****
شیرین نشد چو زحمت مادر، وظیفه ای
فرخنده تر ندیدم ازین هیچ دفتری

****
به گاهواره مادر به کودکی بسی خفت
سپس به مکتب حکمت،حکیم شد لقمان

****
همیشه دختر امروز مادر فرداست
ز مادر است میسر، بزرگی پسران

****
دامن مادر، نخست آموزگار کودک است
طفل دانشور، کجا پرورده نادان مادری
سید محمد امین جاور 10:21 دوشنبه 13 تیر 1390
10
 سید محمد امین جاور
روان مادرم شادان که عمری
مرا در راه ایزد رهبری کرد

به گوشم نغمه توحید سرداد
به جای مادری پیغمبری کرد
میثم سید بخشی 12:51 سه شنبه 28 تیر 1390
6
 میثم سید بخشی
نمیدونم مهندس احمدی چرا اینقدر مخالف دارین .اتفاقا با مطالبت بیشتر رزنوشت ها رو کامل میکنی ولی بعضی ها ........هستند
میثم سید بخشی 12:51 سه شنبه 28 تیر 1390
3
 میثم سید بخشی
ممنون مهندس جهانگیری